قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق و عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت
سادگیست !چه قانون عجیبی چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی که هر بار ستاره های
زندگی ات را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره امید کنی و خود در تنهایی و سکوت با چشمهایی
خیس از غرور٫ پیوند ستاره ها را به نظاره بنشینی و خموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته
جدا دل خوش کنی و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری و باز هم تو بمانی و یک عمر صبوری !
کتاب میرا نوشته کریستوفر فرانک کتابی است که شاید آینده زندگی بشری رو به تصویر می کشه ٫
از قوانینی صحبت می کنه که اگه کسی بخواد ازش تخلف کنه آنچنان کاری باهاش می کنن که یا
مثل بقیه بشه یا اینکه از صحنه روزگار حذف بشه . وقتی این کتاب و می خوندم یه جورایی حس
می کردم داریم به اون دوران نزدیک می شیم یه سری از اون قوانین انگار که با ما عجین وجزوی از
وجودمون شدن .تو این کتاب به آدمی که طبق اون قوانین عمل کنه ٫ سالم ٫ و در غیر این صورت بیمار
میگن ... یه جمله هایی از این کتاب و انتخاب کردم که بخونین ٫ شاید براتون جالب و قابل تامل باشه :
چنانکه همه می دانند ٫ بدی در تاریکی و در تنهایی نهفته است .
همه این چیز ها را و خیلی چیزهای دیگر را دیده ام ٫ چون اطرافم را نگاه میکنم ٫ این اولین گناه
تنهایی است .
بدی نزد جفت ها بیش تر خفته است تا نزد مردم تنها .
رقابت بزرگترین گناه دنیاست .
مالی که قابل تقسیم نباشد مال بدی است .
هر چه کم تر باشیم ٫ کم تر می خندیم .
احتیاج یک فرد ٫ وظیفه فرد دیگر است .
شادی تقسیم نشده ٫ اندوهی است بزک شده .
گریه نکن ٫ ترحم احمقانه است .
به تو یاد خواهند داد که هر وقت تنها شدی از ترس فریاد بکشی ٫ یاد خواهند داد که مثل بدبخت ها به دیوار
بچسبی ٫ یاد خواهند داد که به پای رفقایت بیفتی و کمی گرمای بشری گدایی کنی . یادت خواهند داد که
بخواهی دوستت بدارند ٫ بخواهی که قبولت داشته باشند ٫ بخواهی شریکت باشند. همه چیز را در سرت به
هم می ریزند برای اینکه مشمئز شوی ٫ مخصوصا برای اینکه از امیال شخصی ات بترسی٫ برای اینکه از
چیزهای موردعلاقه ات استفراغت بگیرد...
دویدن نشانه ای از فرار است .
فرد سالم هرگز چیزی را ستایش نمیکند بلکه می خندد ٫ او می خندد ٫ همه چیز برایش خنده آور است.
...