درد می کند

صدای من ٫

بشنوید

و درمانش کنید ـ اگر می توانید ـ

 

صدای من

شاید

شکل یک قلب شکسته

شاید

حالت

یک نگاه نگران

شاید نفس های

بریده بریده ی کسی باشد

 

من می دانم

که مرا می بینید

می دانید

می شنوید

من

بودنم را

می دانم

من

هستیم را

می فهمم

اما این سکوت ناگفتنی

شهر را پر کرده است

 

صدای من

با این شکل های گوناگون

چه درد می کند !

لرزان است

صدای من

در این شهر غریب

چه قدر

نگران است !