یک دسته گل به یاد کسانی که قلبشان را شکسته ام

یک دسته گل برای آنان که گفتند دوستت دارم و برای همیشه از یادم بردند

یک دسته گل برای لحظه هایی که قشنگ بود و تلخ شد

یک دسته گل به یاد نگفته ها

به یاد رنگ دیگر مهتاب و بوی شب

به یاد روزهای نیامده و نرفته

یک دسته گل امشب به آب خواهم داد

هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی میریزد مرواریدی صید نخواهد کرد

من پری کوچک غمگینی را
 
می شناسم که در اقیانوس مسکن دارد

و دلش را در یک نی لبک چوبین

می نوازد آرام آرام

پری کوچک غمگینی

که شب از یک بوسه می میرد

و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

 
در گذر از جاده زندگی آموختم که:
 
میتوان در یک لحظه تصمیم گرفت و یک عمر رنج کشید.

بلوغ به تجربه های تو و درسها یی که از آن گرفتی  مربوط است نه به سالهای زندگیت.

قهرمان کسی است که کاری را که لازم است انجام شود ٫بی توجه به عواقب آن انجام دهد.

گاهی حق داری عصبانی باشی٫اما حق نداری ظالم باشی.

حتی زمانی که چیزی برای بخشیدن نداری٫میتوانی به کسی که کمک می طلبد ببخشی.

کسانی که بیشتر دوست داری ٫ زودتر  از دست میدهی.