گاهی توقف لازم است و گرنه پایمان مجروح و ذهنمان منحرف می شود.
****************
از۲۲ دی تا هفتم بهمن واقعاً تو استرس و فشار خیلی زیادی بودم.اول به خاطر
کنسرتی که داشتم و فرصت خیلی کمی که برای تمرین داشتم ٫ اما خوشبختانه
خیلی خوب اجرا شد و هیچ چیز به اندازه چهره راضی و خندان استادم که بعد از
تعظیم کردن در مقابل اون همه جمعیتِ در حال تشویق دنبالش می گشتم ٫
بهم احساس رضایت نداد و دلمو آروم نکرد و همین موضوع انرژیمو
برای درس خوندن دوچندان کرد .امتحانها هم به هر صورتی که بود تموم
شد و مهمونی شب بعدش به معنای واقعی خستگی رو از تنم بیرون کرد.
بعد هم یه مسافرت یه روزه که واقعاً فراموش نشدنی بود و جالب ترین
قسمت مسافرت بخش احضار روحش بود که از ساعت ۱۲ شب تا ۶ صبح
انقدر خندیدیم که دچار دل درد و فک درد شدیم ...
وبلاگه قشنگی داری
موفق باشی...
تا باشه از این خنده ها و مهمونی ها و بزمای شبونه باشه....
سلام...وبلاگ جالبی داری...بهت تبریک میگم...موافقی تبادل لینک کنیم...تو وبلاگم می بینمت...موفق باشی.
خسته نباشید
سلام. من اولین بار که به وبلاگتون سر زدم. وبلاگ خشکلی دارین.
ااااااااااااااااااااااااااااااااا چرا نگفتی :((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((