بالاخره اون فردایی که گفتم ٫ امروز اومد ... نمی دونم چرا انقدر  این یه روز طول کشید ؟

اما خب کلی کار مفید انجام دادم تو این زمان کم :))

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


امتحان ندادن... بی خیال کلاس دیجیتال شدن ... درس خوندن تو یه کلاس ...

ناهار  ... کلاس بعدی ... خنگ بازی استاد و سوژه درست کردن برای بچه های

بی جنبه ... کافی شاپ کنج...رفع خستگی ...سینما ... دختر ایرونی ...

رویا پردازی های بعد از فیلم با دوست جون و کلی خندیدن و مسخره بازی ...

نتیجه گیری  از فیلم : کسی با خصوصیات اخلاقی علی شوتی  وجود نداره 

اما کاش وجود داشت ٫ کاش آدما یه کم مناعت طبع داشتند ...  

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سه شنبه استادم بهم می گفت : پریناز ! تو این مدت طولانی که شاگردمی

هیچوقت ندیدم که اخم کنی و بد اخلاق باشی ٫ همیشه با چهره خندون  دیدمت!

فکر میکنم که آدمی باشی که در مقابل مشکلات مقاوم باشی ...

گفتم : جدی می گین ؟ ...

اون روز  دقیقاً روزی بود که حالم گرفته بود به حدی که اصلاً دلم نمی خواست برم

کلاس ...

یعنی من ناراحتی هامو می ذارم تو خونه بمونن ؟؟؟ جالبه ! خوبه ! :)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امتحان ... تایید پروژه توسط استاد درس انتقال داده ( چه کشیدیم ما سر این

پروژه ) ... نیم ساعت تاخیر ... کلاس دیجیتال ... درس گوش نکردن ( آخه نمی شه٫

صدای استادمون رادیو رو تداعی می کنه) ...چت کاغذی ...صحبت های مهم و

سر نوشت ساز ...ناهار ... کاشته شدن ... مدار منطقی ... خوندن پای تخته ...

عصبانی شدن ... اعتراض به استاد ... 

پا رو دم شیر نذارین که بد عاقبتی داره ... آره داداش باید بری درستو حذف کنی ...

بعد خودت با پای خودت بیای معذرت خواهی کنی  :))

البته یه تصفیه حساب دیگه هم مونده ...    

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این یه مورد و فاکتور بگیر ... در این یه مورد باید فقط به خودم فکر کنم ...

می دونم که خیلی بد برخورد کردم  ولی نمی دونم چرا این جوری  شدم ؟؟؟

تا حس می کنم یکی می خواد وارد حریمی بشه که برای خودم ساختم  فوراً‌ 

می خوام از خودم  دورش کنم ... باور کن اصلاً  دست خودم نیست ... قبول

دارم که شعاع این دایره که برای خودم ساختم زیاد شده ولی اینجوری

راحت ترم ... ببخشید !!! 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این کلیپ هم گوش کنین یکی از دوستای گلم بهم معرفیش کرده :)
نظرات 16 + ارسال نظر
فاطمه دوشنبه 24 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 06:46 ب.ظ

می بینم که مختصر و مفید شرح حال یه هفته رو دادی:))))خسته نباشی....:)حذفیا که حقشون بود....:Dانتقال داده هم که خدا به داد برسه با اون ترجمه لعنتی...فکر کنم بمیریما تا ترجمه بشه...:(علی شوتی هم که نمونه کامل خیال پردازی درباره یه پسر ایرانیه:)))....آره .....ناراحتیتو نشون نمیدی چون همیشه یه لبخند روی لبت داری....:)در مورد آخرم که نمیدونم چی بگم ولی خب هر کس یه جوره دیگه...منم از اینکه کسی بخواد وارد حریمم بشه خوشم نمیاد ...حق داری:)
Ok ,Just relax for data transmission Project...We will win if we want:)شاد باشی و بخندی.....

امیرحسین-کوچ ماه سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:13 ق.ظ http://amireghlimi.blogsky.com

..؟؟

کیوان چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:35 ق.ظ http://shoma.blogsky.com

چقدر بریده بریده بود !

منم می خواستم بریده بریده باشه ... اگه می خواستم پیوسته باشه اینجوری نمی نوشتم :)

دلقک چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 04:16 ب.ظ

عرض ارادت

گره گم چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 05:29 ب.ظ http://biabargard.blogsky.com

Salaam kheili bahal minvisi. khosham oomadeh . be ma ham sar bezan

سارا جمعه 28 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:45 ق.ظ http://saara.persianblog.com

سلام
من همین امروز امتحانم تموم شد ! تا امروز با هیچ موجود زنده ای نشست و بر خواست نداشته ام به جز یه نفر !!!

مسیح جمعه 28 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:58 ق.ظ http://aaddee.blogsky.com/

سلام

عجب هفته ی پرماجرایی ...

این حقیر عادی به منظور اجتناب از نزدیکی به مرزهای دایره ی حریم شخصی از نظر دادن تفصیلی معذور است !!!

سربلند بمونی و ایرونی .

احسان(ابشار) جمعه 28 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 07:21 ب.ظ

سلام ...بالاخره به من سرزدی....:)..دلم تنگ شده برات....

شیما شنبه 29 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 07:49 ق.ظ http://طلوع

سلام ... آقا من گیج واویج شدم ... دلم واسه کلاس های ایران و مسخره کردن معلم ها تنگیده ... یادش بخیر. راستی حالت خوبه؟؟ فعلا بای بای :*

امین شنبه 29 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 07:44 ب.ظ http://pilotkhaki.blogsky.com

سلام ...
من داشنم فکر میکردم منظورت از انتقال همون انتقال حرارت هست ؟ ... بعد داشتم فکر میکردم اگر انتقال حرارت هست پس به مدار منظقی چه ربطی داره ...
بعد یاد مقاومت خودم افتادم که هیچی بلد نیستم ... اما
این لعنتی نمیزاره ووو اعصابم رو به کلی مختل کرده ... کاش ...

مهدی یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:37 ق.ظ http://www.gharibaneh.blogsky.com

دیگه پیش من نمییای

الهام - بی نام یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:39 ق.ظ http://eligoli.blogsky.com

چه برنامه های جالبی داشتی واسه خودت

ققنوس دوشنبه 1 دی‌ماه سال 1382 ساعت 05:54 ب.ظ

اوه ه ه ... چقزه کار !

آقا سامی(علی جون) سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 04:23 ب.ظ http://aghasami.persianblog.com

سلام خوشحال شدم از زیارت بلاگتون به منم یه سر بزن خوشحال تر میشم(زبون)

رضا سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 06:30 ب.ظ http://booose.persianblog.com

برنامت دقیقا مثل من بوده:)):)):)):)):)).............

دوباره مسیح چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:27 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام

ببخشید ؛

اون پس فردایی که نگفته بودید ، کی میاد ؟؟؟؟

سربلند بمونی و ایرونی .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد