اگه یه روز بغض گلوت رو فشرد ٫ خبرم کن  بهت قول نمیدم که بخندونمت ولی می تونم

باهات گریه کنم !

 اگه یه روز خواستی در بری ٫حتماً خبرم کن.قول نمی دم که ازت بخوام وایسی٫ اما

می تونم باهات بدوم.

اگر یه روز نخواستی به حرفهای کسی گوش کنی ٫ خبرم کن. قول می دم که خیلی ساکت

باشم.

اما اگه یه روز سراغم رو گرفتی و خبری نشد ...

سریع به دیدنم بیا ... احتمالاً بهت احتیاج دارم !


نمی دونم چرا اصلاً حال و هوای نوشتن ندارم ؟؟!!

اینجا رو بخونین ...


بعد از کلی فکر کردن بالاخره تصمیمو گرفتم و راهمو انتخاب کردم !

راهی رو انتخاب میکنم که قبلاً نرفته بودم ... راهی که توش هیچ چیزی تکراری نیست !

حتی حرفهایی که می شنوم ! و حالا خیلی مصمم هستم تو انتخاب این راه ... چون

خیلی چیزا برام مسلم شد !

گاهی وجدان و یه سری تخیلات مسخره برای آدم دست و پاگیر میشه...ولی همه اینا

توهمی بیش نیست !

انقدر خودتو گول نزن و انقدر به همه خوش بین نباش!   

خیلی ممنون که زودتر راهو بهم نشون دادی!

اینا همش از لطف توست ای خدای مهربونم !

خدایا ! کاش قدر این نعمتی که بهم دادی رو می دونستم...یه موقع ازم نگیریشا !

قربون دوست خوبم هم برم  ولی لطفاً  قبل از هر کاری یه ندا به من بده ...الانم لطفاً

عذاب وجدان نداشته باش! تموم شده و رفته ! فدای سرت !

برام مهم نیست :)