ای سرنوشت از تو کجا می توان گریخت ؟

من راه آشیان خود را از یاد برده ام

یکدم مرا به گوشه راحت رها مکن
 
با من تلاش کن که بدانم نمرده ام .
نظرات 6 + ارسال نظر
ستاره یکشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 07:37 ب.ظ http://3tarebaroon.blogsky.com

جالب بود...

آرش یکشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 08:30 ب.ظ http://nimatext.blogsky.com

سلام.سرنوشت هیچوقت اراده ای نخواهد داشت.و یاز هم ما هستیم که اراده ای نداریم...
ار آشناییت خوشحالم.

الهام - بی نام دوشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 11:50 ق.ظ http://eligoli.blogsky.com

سلام
سال نو مبارک
خوشال باشی

نیکی سه‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 08:00 ق.ظ http://neveshtehayedaneshjo.persianblog.com

سلام سال نو مبارک امیدوارم امسال سرنوشت اون چیزی باشه که ما می خوایم

فاطمه چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 02:22 ب.ظ

سلام پریناز جونم..من اومدم....میبینم که یکبار آپدیت کردی!؛)دختر زرنگ باش....شعرش هم خیلی قشنگ بود:)وایییییی....بازم دانشگاه:((درسا رو بگو:((حالا بهت میزنگم کلی برات ناله میزنم؛)میبوسمت...بای بای=؛

مسیح چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 03:57 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام

سرنوشت ؟؟!!

حکایت غریبیه

نه می شه باورش کرد ...

و نه می شه انکارشو اثبات کرد ...

سربلند بمونی و ایرونی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد