حرفی به من بزن...

آیا کسی که مهربانی یک
 
جسم زنده را به تو می بخشد

جز درک حس زنده بودن

از تو چه می خواهد؟

حرفی به من بزن ...

من در پناه پنجره ام

با آفتاب رابطه دارم !

نظرات 6 + ارسال نظر
ققنوس یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:47 ب.ظ

فقط يک ندا کافيست!

مریم و سعید زیر یک سقف یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:48 ب.ظ http://saghf.blogsky.com

جز درک حس زنده بودن

از تو چه می خواهد؟

گلک یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 07:40 ب.ظ

اینکه دلت برای همه تنگ شده بوده از مهربونیته!!!!:)کاش منم یه کم از این بدبینیم کاسته بشه و مهربون بشم.....سعیمو میکنم:):X

احسان دوشنبه 14 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:57 ق.ظ http://www.esanz.persianblog.com

قشنگ بود....

کیمیاگر دوشنبه 14 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:55 ق.ظ http://mehrgol.persianblog.com

درسته...
باید حرف زد. حرف دل...

کتایون دوشنبه 14 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:49 ب.ظ http://kitkat.persianblog.com

باید پارو نزد واا داد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد